این بهروزرسانی دو مورد مهم را برای گوگل رفع میکند:
فرصت پر کردن متن با کلمات کلیدی (keyword stuffing) را کاهش میدهد و این فرصت را به جملات ساختاریافته میدهد. گوگل کار را برای دستکاری سیستمهای خود سختتر میکند. تقریبا همهی سئوکارها برای قرار دادن کلمات کلیدی در هر جای ممکن از جملاتشان مقصر هستند. کلمات کلیدی روی خوانا بودن متن اثر میگذارند اما فرصت قرار دادن حجم بالای عبارات جستجو برای رتبهی بهتر چیزی است که مقاومت را در برابر این کار سخت میکند.مزیت البته این است که (درصورتیکه شما قانع نشده باشید) کلمات کلیدی بهجای جستجوی جهتیابی یا اطلاعاتی که برای دید سایت و ترافیک عمومی بهتر هستند، بیشتر معاملاتی محسوب میشوند. این اصطلاحات دنباله بلند معمولاً توسط کاربرانی جستجو می شود که پیشرفت بیشتری در قیفِ فروش داشتهاند و بیشتر با ذهنیت «آماده برای خرید» در حال جستجو هستند.
درحالیکه گوگل ادعا کرده است که این بهروزرسانی تنها ۱۰ درصد تمام جستجوها را تحت تأثیر قرار خواهد داد، این امکان وجود دارد که فرض کنیم این نشانگر نسبت جستجوهای دنباله بلند است. بهطور خلاصه، BERT به گوگل در بازگشت بیشتر نتایج مشخصشده و درک نیت کاربران با جستجوی پیچیدهتر کمک میکند.مثالی که در تمام وبلاگهای مؤسسات سئو سایت دیده میشود این است که ارتباط کلماتی مانند «ساحل» در عبارات جستجویی چون «پارک کردن نزدیک یک ساحل رودخانه» است. ازنظر تاریخی این جستجو نتایج را برای «ساحل» یا اگر خوششانس باشید «سواحل نزدیک دارای پارکینگ» بازمیگرداند. ارتباط «رودخانه» به «ساحل» اغلب نادیده گرفته میشد چراکه پردازش زبانی مرتبط نسبتاً توسعهنایافته بود. این، به همراه پیشرفت درک در ساختار اصطلاح جستجو شده و کلمات مرتبط با یکدیگر، مانند اصطلاحات مقارب، به گوگل کمک میکند که بهجای انتخاب کلمات باارزش بالا، اصطلاح جستجو شده بهعنوان یک عبارت کامل را در انزوا درک کند.
شرکتهای سئو مجبور به ارزیابی مجدد منابع هستند، مخصوصاً منابعی که تولیدکنندگان محتوا استفاده میکنند. خیلی از شرکتهای سئو و بازاریابی دیجیتالی بر مجموع کلیدواژگان جفت شده با تن صدا، زبان فنی و اولویت متمرکزند (بدون اشاره به تائید اربابرجوع) وقتی ویرایش محتوا در مقیاس بزرگ روی وبسایت مشتری انجام میدهند. خیلی از شرکتها با تشریک مساعی با شرکتهای تولید محتوا و فریلنسرها کار میکنند تا باهم پیامهای دقیق مربوط به محتوا ردوبدل کنند، یا تولید محتوای درونسازمانی کمحجم انجام دهند. این بازیگران غالباً درک مفهومی شایسته و معقول از بهترین تمرینهای سئو دارند، اما در خیلی از موارد، خودشان شرکت سئو نیستند. اصول سئو و محتوای باکیفیت بالا معمولاً جدا از هم هستند، اگرچه این همکاری برای یافتن وبپیج (با سئو) و ماندن در آنجا (برای محتوا) برای اشاره به نیت کاربران لازم و ضروری است. بدون شک، برت (BERT) شرکتهای سئو را وادار میکند تا تمرینهای میان شرکتیشان را ارزیابی کنند با تمرکز بر اینکه چطور میتوان محتوا و کارورزان متمرکز بر سئو را کمک کنند تا بهترینها را برای مشتریانشان فراهم کنند.شرکتهای سئو با برت مجبور خواهند بود درکشان را بالا ببرند، درک اینکه چطور جستوجوگرها به دنبال سایتهای مشتریهایشان بگردند و آنها را پیدا کنند، چطور آنها را جهتیابی کنند، همچنین فرصتها و سختیهای خاص درباره بازار مشتری. دو چیز بهطور خاص مهم است: سینتکس (صرف و نحو) محتوا و کپی توصیفی باکیفیت بالا.
حالا گوگل سینتکس محتوا را برای انعکاس جستوجوهای پیچیده میفهمد با تمرکز بر پارامترهای جستوجویی که معنی نتایج متغیر را تغییر میدهد، مسدود میکند یا ارتقا میدهد؛ و فراهم کردن منابع برای افزودن کپی توصیفی باکیفیت بالا روی هومپیجها و لندینگپیجها پارامترهای جستوجو را دوباره تعریف خواهد کرد و به شرایط جدید برای جستوجوی پیچیده و هویت ارزش یواسپیهای مشتری، محصولات، یا خدمات اشاره خواهد کرد.دیجیتال مارکتر (بازاریاب دیجیتال) وظیفه ایجاد آگاهی از برند و خلق سرنخهای فروش از طریق کانالهای بازاریابی دیجیتال (رایگان و غیررایگان) را برعهده دارد. این کانالها شامل شبکههای اجتماعی، وبسایت شرکت، رتبهبندی موتورهای جستجو (سئو)، ایمیل، تبلیغات و وبلاگ شرکت میشوند.
بازاریابی دیجیتال توسط نقشهای مختلفی در سازمان انجام میشود. در بعضی شرکتها، ممکن است یک مدیر بازاریابی درونگرایی به پیگیری همزمان تاکتیکهای بازاریابی دیجیتال مختلف بپردازد. در شرکتهای بزرگتر، این تاکتیکها توسط دیجیتال مارکترهای مختلفی پیگیری میشود که هرکدام تنها بر یک یا دو مورد از کانالهای دیجیتال متمرکز هستند.
دیجیتال مارکتر معمولا در هر کانال ارتباطی، بر شاخص ارزیابی عملکرد متفاوتی متمرکز است تا بدین ترتیب بتواند به اندازهگیری عملکرد شرکت در هر کدام از کانالها بپردازد. برای مثال دیجیتال مارکتری که مسئولیت سئو را برعهده دارد، به اندازهگیری ترافیک ارگانیکی میپردازد که از طریق یافتن صفحات وبسایت کسبوکار در جستجوی گوگل ایجاد شدهاند. در ادامه به بعضی از نقشها و تخصصهای دیجیتال مارکترها در سازمانها پرداخته شده است:
شاخص ارزیابی عملکرد: ترافیک ارگانیک
به طور خلاصه، مدیران سئو رتبهی کسبوکار را در گوگل بهبود میدهند. این دسته از دیجیتال مارکترها از رویکردهای مختلفی برای بهینهسازی موتورهای جستجو استفاده میکنند. چنین اشخاصی ممکن است به طور مستقیم با خالقان محتوا کار کنند تا بدین ترتیب از عملکرد خوب محتوا در گوگل اطمینان پیدا کنند.
شاخص ارزیابی عملکرد: مدت زمانی که مخاطبان در صفحات سپری میکنند، ترافیک کلی صفحات وبلاگ، تعداد مخاطبانی که در صفحه یوتیوب کسبوکار عضو میشوند.
متخصصان بازاریابی محتوایی، تولیدکنندههای محتوای دیجیتال هستند. این افراد به طور مستمر به پیگیری تقویم بلاگنویسی شرکت میپردازند و استراتژیهای محتوا را به شکلی تغییر میدهند که عملکرد صفحات شرکت بهبود پیدا کند. این دیجیتال مارکترها در اغلب موارد با افرادی در واحدهای دیگر کار میکنند تا از همخوانی کمپینها و محتوای تبلیغاتی با محصولات کسبوکار عرضه شده در هر کانال دیجیتال اطمینان حاصل کنند.
شاخص ارزیابی عملکرد: فالوورهای جدید، تعداد دفعات نمایش محتوا به کاربران، میزان بهاشتراکگذاری محتوا
نقش مدیر شبکههای اجتماعی از عنوان شغلیای که دارد مشخص است. مدیران شبکههای اجتماعی بسته به صنعتی که در آن فعال هستند، شبکههای اجتماعی مختلفی را مدیریت میکنند. در وهلهی اول این گروه از دیجیتال مارکترها به برنامهریزی ارسال پست برای محتوای نوشتاری و بصری شرکت میپردازند. این کارکنان در همکاری با متخصصان بازاریابی محتوا برای توسعهی استراتژی محتوا در شبکههای اجتماعی و تولید محتوا همکاری میکنند. انجام تبلیغات در شبکههای اجتماعی به صورت مؤثر نیز از جمله وظایف این افراد است.
شاخص ارزیابی عملکرد: نرخ باز شدن ایمیلها، نرخ کلیک کمپین، نرخ ایجاد سرنخهای فروش
مسئول اتوماسیون بازاریابی به انتخاب و مدیریت نرمافزاری فعالیتهای بازاریابی کمک میکند، این موضوع به تیم بازاریابی فرصت درک رفتار مشتریان و اندازهگیری رشد کسبوکار را میدهد. به دلیل این که بسیاری از عملیاتهای بازاریابی که پیش از این به آنها اشاره گردید، به صورت جدا از هم انجام میشوند، این مسئله اهمیت دارد که مسئول اتوماسیون بازاریابی دیجیتال مارکتری باشد که بتواند فعالیتهای دیجیتال را در یک کمپین واحد جای دهد و عملکرد هر کمپین را مورد بررسی قرار دهد.
بازاریابی دیجیتال با روشهای مختلفی قابل پیادهسازی و اجرا است. این روشها از راهاندازی وبسایت تا استفاده از داراییهای برندسازیشدهی آنلاین کسبوکار متغیر هستند. تاکتیکهایی نظیر تبلیغات دیجیتال، بازاریابی ایمیلی، بروشورهای آنلاین و موارد دیگر، همه در کنار هم طیفی از تاکتیکها را شکل میدهند که در زیر پرچم بازاریابی دیجیتال قرار دارند.
بهترین دیجیتال مارکترها (بازاریابان دیجیتال) تصویری شفاف از تاثیر هر کمپین استراتژی بازاریابی دیجیتال بر اهداف کلی کسبوکار خود دارند و بسته به این که چه اهدافی در استراتژی بازاریابی آنها وجود دارد، میتوانند از طریق کانالهای رایگان و غیررایگان در اختیار خود به جمعیت بزرگی از مخاطبان دست پیدا کنند.
برای مثال یک کارشناس بازاریابی محتوایی میتواند مجموعهای از پستهای بلاگ را تبدیل به کتاب الکترونیکی کند تا کسبوکار از این طریق بتواند سرنخ(لید)های جدید فروش به دست بیاورد. یک کارشناس شبکههای اجتماعی میتواند محتوا را در فضای شبکههای اجتماعی شرکت در اختیار مخاطبان قرار دهد. از سوی دیگر دیجیتال مارکتری که مسئول بازاریابی ایمیلی است نیز میتواند یک کمپین ایمیلی ایجاد کند و از این طریق اطلاعات را به دست افراد علاقهمند به محصول شرکت برساند.
همانطور که در این مقاله شرح داده شد بازاریابی دیجیتال حوزههای فعالیت مختلفی را شامل میشود که برخی از آنها بسیار تخصصی هستند. برای دیجیتال مارکتر شدن میتوانید از یکی از تخصصهای نام برده شده در بالا شروع کنید و در آنها تخصص به دست بیاورید. منابع بسیاری برای یادگیری در این حوزه در اینترنت وجود دارد، از جمله مقالات وبلاگها، ویدیوهای آموزشی و غیره. با یادگیری یکی از این حوزهها میتوانید کار را در یک سازمان کوچک یا بزرگ شروع کنید و سپس در حوزههای دیگر نیز تخصص به دست بیاورید.بند
منبع: https://blog.hubspot.com/marketing/what-is-digital-marketing